جدول جو
جدول جو

معنی قلج ارسلان - جستجوی لغت در جدول جو

قلج ارسلان
(قِ لِ اَ سَ)
ابن مسعود بن قلج ارسلان بن سلیمان بن قتلمش بن سلجوقی (559-588 هجری قمری). حکمران بلاد قونیه و توابع و اقصرا و سیواس و ملطیه و جز آن بود. وی 29 سال پادشاهی کرد. سیاستمداری عادل و باهیبت بود. جنگهایی با رومیان کرد و چون به سن کهولت رسید کشور خود را میان فرزندانش تقسیم کرد ولی یکی از فرزندان وی به نام قطب الدین او را از کار برکنار ساخت. قلج ارسلان در نیمۀ شعبان سال 588 هجری قمری در قونیه وفات کرد. (از کامل ابن اثیر ج 12 ص 41، 42). و رجوع به سبک شناسی ج 2 ص 393 و قلیچ ارسلان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلپ ارسلان
تصویر آلپ ارسلان
(پسرانه)
شیر مرد، شیر شجاع، مرد شجاع، مرد نترس، نام یکی از پادشاهان مقتدر سلجوقی، آلب ارسلان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آلب ارسلان
تصویر آلب ارسلان
(پسرانه)
شیر شجاع، کنایه از مرد شجاع و نترس، نام یکی از پادشاهان مقتدر سلجوقی
فرهنگ نامهای ایرانی
(اَ سَ)
محمد بن داود میکائیل بن سلجوق. دومین پادشاهان سلجوقی ایران. در سال 453 ه. ق. بجای پدر خویش داود معروف به جغری بیک والی خراسان شد و دو سال بعد (455) بجای عم پادشاهی یافت. وی پادشاهی دلیر و دادگر و جنگجوی بود. مملکت را از یک سو تا حدود چین و از سوی دیگر تا حدود روم بسط داد و در سال 465با امپراطور روم (دیوژن رومان) در ملازگرد جنگ کرد واو را مغلوب و اسیر کرد و از آن پس بجانب جیحون شتافت و در آنجا بر دست یوسف نامی از مردم خوارزم مجروح و مقتول گردید (465). مدت پادشاهی او نه سال بود
لغت نامه دهخدا
(اَ اَسَ)
سلغری. وی بر مظفرالدین زنگی بن مودود خروج کرد و بقتل رسید. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 560)
لغت نامه دهخدا
(اَ اَ سَ)
ابن اتسزبن محمد بن نوشتکین. بعد از اتسز به سال 551 پادشاهی یافت و به سال 558 هجری قمری درگذشت. (تاریخ گزیده نسخۀ عکسی صص 490- 491)
البالوی ملقب به معین الدوله. در آثارالباقیه (ص 134) نام وی در زمرۀ کسانی که از حضرت خلافت ملقب به لقبی شده اند آمده است
لغت نامه دهخدا
(اَ)
الاخرس بن رضوان از سلاجقۀ شام (507- 508 هجری قمری). رجوع به حبیب السیر چ خیام صص 549- 550 شود، بنات البب چند رگ است در دل که مهربانی و رقت از آن خیزد. (منتهی الارب)
رجوع به آلب ارسلان محمد بن داود و رجوع به وفیات الاعیان چ تهران ج 2 ص 155 شود، شیر فرودآمدن در پستان ناقه، تلبین (نام آشی است) ساختن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ اَ سَ)
عمادالدین. مؤسس سلسلۀ آل قادر و از خاندان سلاجقه که از 433 تا 583 هجری قمری در کرمان حکومت مستقل داشته اند. رجوع به قراارسلان (عمادالدوله...) شود
لغت نامه دهخدا
(قِ زِاَ سَ)
از امرای اتابکان آذربایجان و مکنی به اتابک خاموش بود (622- 626 هجری قمری). از اتابک اوزبک فرزندی نمانده بود جز پسری کر و گنگ مادرزاد به نام قزل ارسلان که به همین علت او را اتابک خاموش لقب داده اند، و او دختری را که نوادۀ علاءالدین کربه ارسلان احمدیلی بود به عقد خود درآورد، و در قسمتی از آذربایجان از جمله بر مراغه و رویین دز امارت داشت. در سال 626 موقعی که سلطان جلال الدین منکبرنی در گنجه بوداتابک خاموش پیش او رفته زمین خدمت بوسیده سپس از آنجا به الموت سفر کرد، و پس از یک ماه در همانجا مرد. زوجه او را هم جلال الدین به زنی گرفت و سلسلۀ اتابکان آذربایجان پس از قریب 85 سال امیری برافتاد. اتابکان آذربایجان مخصوصاً شمس الدین ایلدگز و جهان پهلوان و قزل ارسلان در تاریخ ادبیات زبان فارسی ذکر به خیر دارند، زیرا که عده ای از گویندگان بزرگ زبان شیوای ما به قصایدی غراء ایشان را مدح گفته اند و نام ایشان را جاوید ساخته اند، و مشهورترین ایشان ظهیرالدین محمد فارابی و افضل الدین خاقانی و نظامی گنجوی و شرف الدین شفروۀ اصفهانی و مجیرالدین بیلقانی و اثیرالدین اخسیکتی و جمال الدین اشهری میباشند. و رجوع به تاریخ افضل کرمانی چ دانشگاه ص 43 و 108 و النقود شود
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ اَ سَ)
شیر سرخ. و این مرکب است از دو کلمه قزل به معنی سرخ و ارسلان به معنی شیر و اسد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ اَ سَ)
مظفرالدین عثمان (582- 587 هجری قمری). بعد از فوت اتابک ایلدگز پسر بزرگتر وی نصرهالدین محمد جهان پهلوان مقام اورا در راندن امور ملکی یافت و برادر خود مظفرالدین عثمان قزل ارسلان را به آذربایجان و اران به امارت فرستاد. قسمت غربی آذربایجان از حدود تبریز تا حوالی الجزیره در دست خاندانی بود از بقایای روادیان، و این خاندان از اوایل قرن ششم هجری یعنی دورۀ سلطنت سلطان محمد بن ملکشاه در این ناحیه امارت یافته بودند، و از مشاهیر ایشان است آق سنقر پسر احمدیلی. فرزندان احمدیل در تبریز و مراغه و حصار محکم رویین دز از قلاع مراغه را در تصرف داشتند و در عهد ایلدگز گاهی با او در مقام آشتی بودند و زمانی در نزاع و جدال. در سال 570 یعنی دو سال پس از مرگ ایلدگز اتابک جهان پهلوان به علت مرگ امیر احمدیلی تبریز و مراغه موقع را برای تصرف آن نقاط مناسب یافت و خود مراغه را در محاصره گرفته و برادرش قزل ارسلان تبریز را، عاقبت امیر احمدیلی با جهان پهلوان صلح کرد و تبریز را به او واگذاشت. از سال 571 که جلوس طغرل دوم است تا 582 تاریخ فوت اتابک، زمام سلطنت آخرین پادشاه سلجوقی عراق که در هفت سالگی به جای پدر نشست در دست جهان پهلوان بود و این مرد کافی عادل ادب پرور به خوبی بلاد وسیعه ای را که او و پدرش تحت امر طغرل آورده بودند اداره مینمود. جهان پهلوان از قپته خاتون دختر اینانج شحنه ای دو پسر داشت، قتلغ اینانج و میرمیران که هیچکدام به امیری نرسیده اند لیکن دو پسر دیگر که او را از کنیزی آمده بود، یعنی ابوبکر و اوزبک هر دو اتابکی و امارت یافته اند. چون اتابک جهان پهلوان وفات یافت برادرش قزل ارسلان در دستگاه طغرل سوم زمامدار شد و او قپته خاتون زوجه برادر را هم به عقد خود درآورد لیکن به شرحی که در سلطنت طغرل آمده به زودی میان او و سلطان به هم خورد و قزل ارسلان طغرل را محبوس کرد و برای خود تهیۀ اسباب سلطنت دید، اما در شعبان 587 شبی او را کشته یافتند و بدنش پنجاه زخم کارد خورده بود، و نسبت قتل او را بنابر عادات معمول آن ایام به فدائیان اسماعیلی بستند. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 53، 532، 534، 558 و تاریخ گزیده چ لندن ص 466، 475، 478، 837 شود
لغت نامه دهخدا
(قَ اَ سَ)
نام چهارتن از سلاجقۀ روم: 1- قلیچ ارسلان داود بن سلیمان (قلیچ ارسلان اول) وی بسال 485 هجری قمری به حکومت رسید. 2- عزالدین قلیچ ارسلان بن مسعود (قلیچ ارسلان ثانی). وی بسال 551 بحکومت رسید و تا سال 588 حیات داشت ولی ممالک خود را چند سال قبل از مرگ بین پسران خود تقسیم کرد. 3- قلیچ ارسلان بن سلیمانشاه (قلیچ ارسلان سوم). وی به سال 600 هجری قمری زمام حکومت را به دست گرفت. 4- رکن الدین قلیچ ارسلان (چهارم) که به سال 655 حکومت یافت. وی به سال 663 به قتل رسید. (معجم الانساب زامباور)
لغت نامه دهخدا
(نُ رَ تُدْ دی)
قلج ارسلان بن سلطان قلج طمغاج خان ابراهیم بن حسین ملقب به نصره الدین، وی آخرین ملوک آل افراسیاب یا آل خاقان است، وی در حدود سال 600 هجری قمری به امارت ماوراءالنهر رسید و به سال 609 مغلوب سلطان محمد خوارزمشاه گشت. رجوع به تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 ص 344 و 833 و 100 و حواشی لباب الالباب ج 1 ص 301 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از الب ارسلان
تصویر الب ارسلان
شیر دلاور از نام های ترکی دویمین شاه سلجوقی (455- 4 65)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قزل ارسلان
تصویر قزل ارسلان
ترکی شیرسرخ سرخ شیر ازنام ها
فرهنگ لغت هوشیار